آه ، آدم دلش كه پر باشد ، دوست دارد به كوچه ها بزند
برود از خودش فرار كند ، به همه چیز پشت پا بزند
دوست دارد به مرگ فكر كند ، زندگی را حجاب میداند
دوست دارد كه بی حجاب شود ، حرف را با خود خدا بزند
توی مغزت مدام میشنوی ، منطقی فكر كن ضعیف نباش
مرد باید به درد تكیه كند ، بیخودی خوب نیست جا بزند
دل به دریا زدی و طوفان شد،به غرور نهنگ ها برخورد
موج منفی گرفت دریا را ، كه سرش را به صخره ها بزند
فكر كن سفره ماهی پیری ، كه تنش خسته از پذیرایی است
با چه انگیزه از ته دریـــــــا ، مرد صیاد را صــــــدا بزند
فكر كن بچه لاك پشتی كه روی ریلی به پشت افتاده
وقطاری به سمت او راهی است.خنده دار است دست و پا بزند
زندگی رو به قبله خوابیده ، مرگ همبستر قدیمی اوست
زندگی تشنه ی همآغوشی است ، یك نفر مرگ را صدا بزند
هر چه گشتند هیچ چیز نبود ، هرچه گشتیم هیچ چیزی نیست
آدمیزاد نا امید شده ، تا به كی پنجه در هوا بزند
آسمان بر سرم سوار شده ، دل من آلت شده
زندگی مثل زهرمار شده ، یك نفر چارپایه را بزند
درباره این سایت